امتحان دادم و تمام شد. همه را هم درست پاسخ دادم، جز یک false که true شد، اما در میان تمام falseهای دنیا که true به خوردمان داده میشود، این یکی خیلی ناچیز بود! غرض اینکه فردا روز، جای حرف و حدیث نباشد که میخواهیم پاچهخواری استاد کنیم برای نمره! میماند همان یک اشتباه که خانهی پرش بشود بیست و پنج صدم! آن هم یحتمل از سر لطف استاد قابل اغماض است...
این یادداشت، فارغ از ادای دین، ابراز ارادت، گرامیداشت یا هرچیز دیگری که بشود اسمش را گذاشت، ستایشنامهای است برای استادی که تمام ترم با نام ایشان گره خورد. درس «زبان فنی» را با ایشان داشتیم. خود درس با همه شیرینیهایش بهکنار، از ایشان خیلی بیشتر آموختم. اینکه میشود ادای یک «استاد دانشگاه» را درنیاورد و مغرورانه به دانشجو نگاه نکرد. اینکه میشود گفت و خندید ولی درس داد و درس را هم پس گرفت. اینکه میشود مهربانی را بر همه تمام کرد. اینکه...
برای این استاد بزرگوار، هرجا که هستند، آرزوی موفقیت روزافزون دارم.
جا دارد یاد کنم از دیگر اساتید این ترم: محمود جهرمی (بازسازی و میکس صدا) و محمد نصیری (کاربرد رایانه در صدا و تصویر).
نظرات