شناخت و تسلط بر تاریخ هنر جهان، مکاتب هنری و هنرمندان، شاید به سال‌ها مطالعه و تحقیق نیاز داشته باشد. در کنار آن، دسترسی به منابعی که بصورت تشریحی و موشکافانه مکاتب هنری را مورد بررسی قرار داده، ویژگی‌های آثار دوره‌های مختلف و هنرمندان بازشناساند، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است تا یک پژوهشگر بتواند به آگاهی کاملی در زمینه تاریخ هنر دست یابد.

شاید برای آنانکه سینما را به‌طور جدی دنبال می‌کنند، نگاه مستقل به اثر یک فیلم‌ساز، بدون درنظر گرفتن موفقیت‌ها و شکست‌های کارنامه او، کار دشواری باشد. اصغر فرهادی نیز از این قاعده مستثنی نیست و برای مخاطبان سینما، همیشه یک‌چیز ممکن است مانع از نقدی مستقل و بی‌طرف نسبت به آثارش باشد و آن موفقیت‌هایی است که طی سال‌های گذشته برای سینمای ایران رقم زده است. با این حال آخرین فیلم این فیلم‌ساز، با وجود آنکه از نقاط قوت تأمل‌برانگیزی برخوردار است، اما ضعف‌های بسیاری را نیز در خود دارد که بی‌شک تأثیر خود را در کارنامه این فیلم‌ساز خواهد گذاشت.

این ساختار، شاید یکی از منحصربه‌فردترین واکاوی و تقسیم‌بندی سیر اندیشه در آفرینش هنری است که به همت استاد ارجمند جناب آقای دکتر مجید آقایی استخراج و تنظیم شده است. در این ساختار، رویکرد و اهداف یک اثر هنری تبیین شده و از طریق آن می‌توان جایگاه اندیشه‌ای و تفکر فلسفی در آثار هنری را به‌خوبی شناخت.